سال نو مبارک
سلام گل پسرم... سال نوت خیلی خیلی مبارک باشه و همراه اتفاقات خوب و شیرین! این عید دومین عیدیه که تو رو داریم... سال تحویل اومدیم خونه ی مادرجون و پدرجون، درست 10 دقیقه قبل از سال تحویل رسیدیم، جاده ها خیلی خلوت بودن، مثل اینکهاغلب مردم موندن بودن خونه که سال تحویل خونه خودشون باشن، و روز بعد سفرهاشون رو شروع کنن! اینجا عمه ها، عمو جون و پدر جون و مادر جون تو رو خیلی دوست دارن و همش با تو بازی میکنن... برای عیدی هم حسابی شرمنده کردن(مخصوصاً عمه معصومه که بعید میدونم بتونی محبتهاشو جبران کنی) درست یکسال و سه روزه بودی که رسماً شروع به راه رفتن کردی، اما هنوز چهاردست و پا رفتن رو به راه رفتن ترجیح میدی! بجز بابا، ماما و دد&n...
نویسنده :
مامان و بابا
10:29